تا امروز صبح فکر می‌کردم زدبازی خلاصه می‌شه در رونای قلمیِ دخترا، کوکائین، مستی و انواع چیزهای کثیفِ مدرن. صد واحد ازشون متنفر بودم. امروز ترکِ وحشتناکِ منصفانه رو گوش کردم و دیدم که خیر. خلاصه می‌شه در تمامِ چیزهای کثیف و وقیح و غیرقابلباور. و « دوهزار- صد واحد» ازشون متنفرم.

جامعه‌ی نفرت‌انگیزِ « افتخار می‌کنم که بچه‌خونگیم» و « تو هم وضعت بهتر بود اون بابات عرضه داشت» رو از من پس بگیرید. و جامعه‌ی غلام‌بارگی‌های زمانِ بیهقی یا رودکی رو بدین بهم. قابل‌تحمل‌ترن واقعاٌ. جامعه‌ی چیزهای واقعی. آه. آدم‌های زیادی در این‌جا وجود دارن که زدبازی گوش می‌کنن.

 

پلاس: نظرات رو باز می‌کنم. دلم تنگ شده واسه‌تون. خصوصی بفرستید حتی. اما چیزی بگید هرازگاهی.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

راز هاي زندگي من مجلس سنا دفترچه یادداشت مجله فناوری دیجیاتو Emily Amy Omar سیاست روغن ماساژ بدن بلاگ بیگی من